کورشکورش، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره

بهونه ی زیبای زندگی

خبرهای تولد

  سلام جنگیل مامان..... عشق مامان..... تک ستاره قلب مامان  ..... نفس مامان... خوشمل وناز مامان....... کورش جونم من که حسابی این روزها خوشحال هستم چون دار بهار میاد عید میشه واز همه مهم تر تولد شما هستش  نمیدونی از الان لحظه شماری میکنم تا اول فروردین بشه البته تولد شما رو امسال 30 اسفند شب تولدت میگیریم    خدای من .... خدا جونم ...یعنی 2 سال میشه که من مادر شدم چه قدر زود گذشت چه روزهای زیبایی در کنار هم داشتیم باورم نمیشه این منم که یک پسر 2 ساله ناز دارم خدا جون واقعا نمیدونم با چه زبونی ازت تشکر کنم تو بهترین  وزیباترین نعمت وعیدی بهم دادی وقتی نگاه به پسرم میکنم وقتی ن...
26 اسفند 1391

برف بازی

  سلام جیگر مامان  وای ببخشید جیگر منا اخه گل پسرم شما صدای من مامان نمیزنی بهم میگه منا هر جا میریم همه تعجب میکنن ومیگن چه جالب اسمت صدا میزن میدونی مامانت هستم ولی دوست نداری بگی مامان فقط منا خوب برات بگم از برف بازی امسال هنوز برف کاشان نیومده بود وبرای اولین بار پنچ شنبه برف اومد  وجمعه من وشما وبابا محمد رفتیم برف بازی برف زیاد نبود ولی انقدر بود که شما بازی کنی حسابی حال کرده بودی به من وبابا محمد برف پرت میکردی حسابی خوشت اومده بود وجالب بود که درختها پر شکوفه بودن  خوب که بازی کردی خواستیم بر گردیم گریه کردی ومیخواستی هنوز برف بازی کنی دیگه با خواهش وت...
19 اسفند 1391

کار خنده دار

سلام جیگر مامان ... چه حال احوال .... من که عاشق این روز ها هستم ... همه چیز خوب  هستش من  وبابا محمد مشغول کارهای تولد عشقمون هستیم وهمه کارها به خوبی دار انجام میشه خدارو شکر شما هم خوب  هستی وروز به روز شیطون تر میشه وحسابی من وبابا محمد سرگرم کردی    کورش جونم دیشب یک کاری کردی که حسابی من وبابا محمد خندیدیم من وبابا محمد داشتیم سریال عمر گل لاله میدیدم وشما مشغول بازی کردن بودی یک تیکه از سریال زمرد خانوم گریه میکرد  شما دویدی یک دستمال بر داشتی ورفتی جلو تلویزیون ومیخواستی بهش بدی و پشت سر هم بهش میگفتی بیا بیا بیا  دیدی نگرفت ازت خودت دستمال به صورتش مالیدی ...
16 اسفند 1391

عکس های نوازدی تا 2 سالگی

  سلام کورش جونم هستی من امروز داشتم عکسات میدیدم از زمانی که به دنیا اومدی تا الان که ٢ سالت شده خیلی چهرت عوض شده  بزرگ شدی دوست داشتم گلچین عکسات توی یک پست برات بزار وکاملا بزرگ شدنت ببینی   اولین عکس زندگیت ١ ساعت به دنیا اومدی                                             ...
11 اسفند 1391

احوالات خوب

  سلام جینگل مامان .... نفس مامان .... خوشمل مامان ... ناناز مامان... دنیای مامان ...  کورش جونم  شنبه قبل رفتیم تهران تا ازمایش های شما انجام بدیم این دفعه ازمایش خون هم ازت گرفتن وای چه صحنه برای من بود یک مرد هیکلی بد خلاق ازت خون گرفت گفت باید روی تخت بخوابه بعد به من گفت پات بگیرم بابا محمد هم دست وبدنت تا تکون نخوری شما هم حساس زدی زیر گریه کوتاه هم نیومدی هنوز دستت سیاه هستش  ازمایش که تموم شد برگشتیم تا پنچ شنبه که نوبت دکتر داری دوباره بریم  . چهارشنبه هم رفتیم نوار گوش گرفتیم شما خیلی ارام نشستی ونوار ازت گرفتن بد...
6 اسفند 1391

تولد رضا جون

     ارزویم این است که دلت خوش باشد نرود لحظه ای از صورت ماهت لبخند نشود غصه دمی نزدیکت لحظه هایت همه زیبا باشند از خدا می خواهم که تو را سالم خوشبخت بدارد همه عمر ونباشی دلتنگ رضا جونم تولدت  مبارک    سلام رضا جونم خیلی خوشحالم که یک سال بزرگتر شدی .برای خودت مردی شدی خیلی دلم میخواست روز تولدت پیشت باشم ولی حیف که نتونستم من وکورش اگه ازت دور هستیم ولی قلبمون پیش شما هستش وبا تموم وجودمون تولدت تبریک میگیم وامیدوارم 120 ساله بشی در کنار مامان گلت وبابای مهربونت .من خوشحالم که دوستی به این ناز...
4 اسفند 1391
1